محل تبلیغات شما
دلم به بوی تو آغشته است. سپیده دمان کلمات سرگردان بر می خیزند و خواب آلوده دهان مرا میجویند!

کجای جهان رفته ای؟ باز نمی گردی، میدانم!نشان قدمهایت چون دام پرندگان همه سویی ریخته است.

باز نمی گردی، میدانم! و شعر چون گنجشک بخار آلودی بر بام زمستانی به پاره یخی بدل خواهد شد.

من این راه دراز را آمده ام که تو را ببینم. زمین شخم زده را دیده ام، پاره خشت و ماه بریده را دیده ام، شگفت کودکان و پایمال علفها را دیده ام، سایبانی خاک و شعله ی آه را دیده ام، باد را دیده ام،

 و تو را ندیدم .

برای همه ی چمدان بسته ها...

چرا باید خوابت را ببینم... آن هم با اینهمه پریشانی.

تهران که دریا نداره...

دیده ,ام، ,تو ,ببینم ,گردی، ,میدانم ,را دیده ,دیده ام، ,تو را ,را ببینم ,نمی گردی،

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بازرسی جوش کانون جوانان مرزداران شرقی فدرال چت سواد رسانه ای ایرانیان Derek's game M&MSUBTITLE Jimmy's page دانلود آهنگ و موزیک دانلود سریال سوپرنچرال Christine's memory